
آرشيو عکس يد و شم 2536/73

این دو برادر در مارس 1944 به اردوگاه مرگ "مایدانک" برده شده و در آنجا به قتل رسیدند.
آرشيو عکس يد و شم 4789
آرشيو عکس يد و شم 3750/1
آرشيو عکس يد و شم 7317/11648

آرشيو عکس يد و شم 2536/81


آرشيو عکس يد و شم 2536/81


آرشيو عکس يد و شم 5002/7


دختری به نام یائل روزنر (زوشیا زیچک) به مدت چند ماه در زیرزمینی در گتو ورشو با عروسکش زوسیا مخفی شده بود. این عروسک هدیه ایی بود از مادرش، ناتالیا، که به کار نجات دادن کودکان به بیرون از گتو مشغول بود. در زمانی که تک و تنها در زیزمین قایم بود، عروسکش تنها دوست و یار او بود. مادرش در حین فراری دادن کودکان از گتو زخمی شد. او پسر جوانی را به زیرزمین فرستاد تا زوشیا را با خود بیاورد. این شخص جوان زوشیا را وارد کیسه زغالی نمود و او را بر پشت خود کشید. بعد از خروج از گتو ناگهان زوشیا به یاد آورد که عروسکش زوسیا را در زیر زمین فراموش کرده. زوشیا اصرار نمود به گتو برگردد با این ادعا که "هیچ مادری بچه اش را تنها نمی گذارد...". آنها به گتو برگشتند و این دفعه عروسک را هم با خود به بیرن آوردند.
کلکسيون اشياء – موزه يد و شم


کیسه مخصوص شال توسط اوگنیا یلینکووا، دوست خانوده او، و از تکه پارچه های مختلف دوخته شده.
کلکسیون اشیاء – موزه ید و شم – اهدایی از دوست خانواده


کلکسيون اشياء – موزه يد و شم


در این بازی از اسم خیابان ها و ساختمان های مهم گتو استفاده شده و در وسط جعبۀ بازی، عکس هوایی گتو ترزین کشیده شده است.
کلکسیون آثار هنری ید و شم
اهدایی از دان و میخا گلاس از شهرهای گیواتییم و اورشلیم، اسرائیل

هنگام انتقال به گتو، یهودیان مجاز بودند تنها کمی از لوازم شخصیشان را با خود ببرند و تمام دارائی شان پشت سر باقی می ماند. تراکم جمعیت در گتوها بسیار بالا بود، در حالیکه در آنها سیستم فاضلاب و برق تعبیه نشده بود. جیره بندی غذا برای یهودیان بسیار محدود و برای اهالی گتو کافی نبود. مقامات آلمانی بی رحمانه با اشخاصی که غیر قانونی غذا وارد می نمودند برخورد کرده؛ و حتی بعضی اوقات آنها را در ملا عام اعدام می نمودند. گرسنگی و بیماری در گتو روز به روز گسترده تر میشد.
با وجود شرایط غیر انسانی که در گتو حاکم بود، ارگانهای محلی و بنیادهای خیریه سعی می کردند احتیاجات و نیازهای مردمی را فراهم کنند.
جمع کثیری از اهالی گتو سعی می نمودند زندگی خود را با اخلاق و معنویات درآمیزند، حتی به قیمت جان خود. آنها سیستم آموزشی جداگانه ایی به راه انداختند، به احکام مذهبی احترام می گذاشتند و ارزش های فرهنگ یهودی را گرامی میداشتند. کتاب، آموزش، نقاشی، شعر، موزیک و تئاتر برای آنها پناهگاهی بود از واقعیت و به آنها کمک میکرد دنیای گذشته را به یاد آورند. هنرمندان و روشنفکران، مردم عادی و کودکان، همه مشغول نوشتن و نقاشی بودند تا ترس، وحشت و شکست جامعه یهودی را به تصویر بکشند. فعالیت های معنوی به بسیاری از اهالی گتو کمک میکرد برای مدت زمانی اندک هم که شده از واقعیات رنج و بیچارگی فرار کنند. با وجود واقعیت تلخ و شرایط ظالم و بی رحم روزمره، بسیاری به کمک بیچارگان و ضعیفان می شتافتند. یهودیان بسیاری جان خود را به خطر می انداختند تا جان دیگران را نجات دهند. در میان آنها کودکانی هم بودند که جان خود را به خطر می انداختند تا کمی غذا و خوراکی به گتو وارد کنند.