
آرشيو عکس يد و شم 14DO9


مردمی که در زمینه عکس دیده میشوند در حال رفتن به طرف سلول گاز شماره 2 هستند، قسمتی از ساختمان کوره آدم سوزی نیز در مرکز عکس دیده میشود.
آرشيو عکس يد و شم 4522


آرشيو عکس يد و شم 36171


آرشيو عکس يد و شم 31588

زنان و کودکان یهودی که برای کشته شدن انتخاب شده اند، بدون آنکه بدانند به سوی سرنوشت مرگبارشان میروند – جلوی سلول گاز شماره 3 ایستا ده اند. اسامی افرادی که در عکس دیده میشوند:1.ایبویا هوفمن از بودروگکرستور2.لنا اگری از بودروگکرستور، خاله ایبویا3.روت هوفمن از بودروگکرستور، خواهر ایبویا4.ملوین هوفمن از بودروگکرستور، مادر ایبویا وخواهر لنا5.پیروشکا ساس از توکای، خواهر لنا و ملوین6.دختر پیروشکا7.کرتسی ساس، پسر پیروشکا
آرشيو عکس يد و شم 37839
آرشيو عکس يد و شم 95503

بیرکناو، لهستان، 1944- منطقه گودالهای آدم سوزی که با حصار گیاهی احاطه شده بود و از آن برای سوزاندن جنازه ها، مخصوصا هنگامی که کوره های آدم سوزی کار نمیکردند استفاده میشد. این عکس یکی از تنها سه عکسی است که بیانگر سوزاندن اجساد در اردوگاه آشویتس 2 – بیرکناو میباشد. این عکسها توسط مأمور کوماندو ویژه به طور مخفیانه گرفته شده و توسط گروه زیرزمینی بین المللی که در اردوگاه فعالیت میکرد به خارج از اردوگاه انتقال داده شدند.
آرشيو عکس يد و شم 20AO8


زندانیانی که به آشویتس 2 بیرکناو می رسیدند به مرحله انتخابی فرستاده می شدند که در آن تعیین می شد چه افرادی از میان ایشان در سلول های گاز کشته شوند و چه افرادی به اردوگاه کار فرستاده شوند. حدود 90% از آنها بیدرنگ، بدون اینکه حتی وارد لیست های اردوگاه شوند و بدون خالکوبی شماره بر روی دستشان به قتل می رسیدند . تنها 10% از زندانیان زنده مانده و جهت انجام اعمال شاقه فرستاده می شدند. اکثر زندانیان اعزامی به اعمال شاقه در حالیکه روی دست چپشان شماره های ثبتیشان خالکوبی شده بو د به اردوگاه آشویتس 1 یا یکی از اردوگاههای فرعی آشویتس منتقل می شدند. این روش همچنین در مورد زندانیانی که به طور مستقیم به آشویتس 1 می رسیدند نیز اجرا می شد.در مراحل اولیه، خالکوبی بر روی سینه انجام می شد، اما بعد از جذب چندین هزار نفر زندانی جهت تسهیل روند کار، خالکوبی بر روی دست آغاز شد. این تصویر فورا پس از رهایی گرفته شده است. دختر بچه ای که از وی در آزمایشات پزشکی در اردوگاه استفاده شده بوده است، دست خود را به جلو آورده و شماره ای که بر روی آن خالکوبی شده را نشان میدهد.
آرشيو عکس يد و شم 1495/10


در مرحله عملیات گزینش در بیرکناو، بلوما عینکش را به دست دخترش تولا داد و او در جیب لباسش از آن نگهداری کرد. بلوما به سلول های گاز فرستاده شد. تا زمان آزادی، دخترش موفق به نگهداری از عینک که به بدنش گره زده بود شد. این آخرین خاطره از مادرش بود.
کلکسیون اشیاء ید و شم
اهدائی از تولا (ولخ) ملتصر، حیفا.


چمدانی که حنا پانتا زمان اخراجش به اردوگاه آشویتس با خودش آورده بود. حنا در سال 1905 در شهر لونی در جمهوری چک متولد شد. همراه با پدر و مادرش ایدا و بدژیش پانتا در 22 نوامبر 1942 به ترزین اخراج شد. در 15 مه 1944 به آشویتس فرستاده شد ودر آنجا به قتل رسید.
کلکسیون اشیاء ید و شم
امانت از موزه آشویتس- بیرکناو، آشوینچیم، لهستان


His wife and child were murdered there.
کلکسيون اشياء – موزه يد و شم

رودولف هس، فرمانده اردوگاه "آشویتس- بیرکناو"، در زندگینامه خود تعریف کرد که درسال 1941 (زمان دقیق را ذکر نکرده) به برلین احضار شد و هیملر (Himmler) به او خبر داد که هیتلر دستور حل نهایی "مسئله یهودیان" را داده و مأموران اس.اس. باید این دستور را اجرا کنند. هیملر گفت: "اماکن نابود سازی کنونی در شرق برای فعالیت وسیع و درازمدت مناسب نیست. برای رسیدن به این هدف آشویتس را انتخاب کرده ام."
اردوگاه "آشویتس- بیرکناو" بزرگترین اردوگاه از بین اردوگاههای تمرکز و مرگ بود که در خاک لهستان ساخته شدند. از این اردوگاه برای کار و تمرکز استفاده میشد و همزمان اردوگاه مرگ نیز بود. آشویتس- بیرکناو به عنوان اردوگاه مرکزی برای انجام نابودی ملت یهود انتخاب شد و در آن چند سلول گاز و کوره آدم سوزی ساخته شد. قتل با گاز سیکلون ب (Zyklon B) انجام می شد که پیش از این روی اسیران جنگی شوروی آزمایش شده بود.
در اکتبر 1941 اردوگاه دیگری به نام بیرکناو (آشویتس 2) در سه کیلومتری آشویتس برپا شد. در مارس 1942 عملیات قتل عام در اردوگاه جدید آغاز شد. در این اردوگاه چهار سلول گاز وجود داشت و تا نوامبر 1944 این اردوگاه " کارخانه " کشتار دست جمعی بود و رانده شدگان از تمامی اروپا به این اردوگاه فرستاده می شدند. اکثر افرادی که به این اردوگاه فرستاده می شدند یهودی بودند و فورا به سلول های گاز فرستاده میشدند. فقط تعداد کمی از این افراد " گزینش" می شدند و برای بیگاری در این اردوگاه و در کارخانجات اسلحه سازی در اردوگاههای اطراف گماشته می شدند. قسمت دیگری از این افراد هم موشهای آزمایشگاهی آزمایشهای به اصطلاح پزشکی دکتر منگله و تیم او بودند. در بهار و تابستان 19444، هنگامی که یهودیان مجارستان و یهودیان گتوی لودز به این اردوگاه آورده شدند، سرعت کشتارها بیشتر شد.
روند "گزینش" و قتل کاملا طبق برنامه و سازماندهی شده بود. هنگامی که قطار کنار سکو می ایستاد، قربانیان همراه با وسایلشان از آن پایین آمده و در چند آلونک در منطقه ای به نام "کانادا" جمع آوری میشدند. این افراد در دو صف می ایستادند. یکی صف مردان و جوانان و دیگری صف زنان و کودکان، و سپس پزشکان اس.اس. عملیات " گزینش" را انجام میدادند.
انتخاب بر اساس ظاهر اسیران صورت گرفته و سرنوشت آنان به طور اتفاقی تعیین میشد: بیگاری یا مرگ. از محکوم شدگان به مرگ می خواستند لباسهایشان را پیش از وارد شدن به سلول های گاز در آورند، در حالیکه آنان بر این باور بودند که این کار برای ضد عفونی کردنشان انجام می گیرد. با وارد شدن آنها درها را قفل میکردند و گاز به اتاق ها تزریق میشد. پس از جان دادن قربانیان، دندان های طلایشان را از دهانشان می کشیدند و موهای زنان به دست مأموران کوماندو ویژه - گروهی از یهودیان که مجبور به کار در کوره های آدم سوزی بودند، قیچی میشد. جنازه ها به کوره ها منتقل میشد، استخوان ها را آسیاب وخاکستر قربانیان در زمین ها پخش میشد.
خطر مرگ هر روز وجود داشت، زیرا در میان اسیرانی که به کار گماشته شده بودند، چندین بار در روز گزینش های دیگر و شمارش های حضور و غیاب انجام میشد. افراد ضعیف و بیمار از صف بیرون کشیده میشدند و به سلول های گاز فرستاده میشدند. در اردوگاه مقررات طاقت فرسایی به صورت تنبیه و شکنجه حاکم بود و تنها افراد کمی موفق میشدند جان سالم به در ببرند. در آشویتس- بیرکناو بیش از 1,100,000 یهودی، 70,000 لهستانی، 25,000 سینتی و روما ( کولی)، حدود 15,000 اسیر جنگی شوروی و اشخاصی از دیگر کشورها قتل عام شدند.