
آرشيو عکس يد و شم, 4613/413


عکس يد و شم, 1817


آرشيو عکس يد و شم 1729


آرشيو عکس يد و شم 4613/329


آرشيو عکس يد و شم 4613/1105


آرشيو عکس يد و شم 5535/3


روزا شپرلینگ و دخترش میریام، ساکن کراکوف، ابتدا به اردوگاه پلاشوف و سپس در پاییز 1944 به آشویتس رانده شدند. در تمام مدت اسارت این دو بانو در پلاشوف، آشویتس، راونسبریک و ملکوف- از تکه سرخابی که همراهشان بود نگه داری میکردند واز آن برای ساختن چهرهای به ظاهر شاداب و سالم در هنگام عملیات گزینش استفاده میکردند. این سرخاب را در کف دست خود پنهان می کردند.در ژانویه 1945 این دو با بقیه زندانیان در طی "راهپیمایی مرگ بار" به اردوگاه راونسبریک برده شدند. آنها به اردوگاه ملکوف واردوگاه های دیگر در آلمان انتقال داده شده و در پایان به دست ارتش سرخ آزاد شدند.
کلکسیون اشیاء - موزه ید و شم


بوق تقليدي يهودي – "شوفار" – صنعه موشيه فينترتر مع اقتراب الأعياد اليهودية سنة 1943، وذلك في الورشة التي كان يعمل فيها بمعسكر سكاجيسكو كاميينا. وقد تم صنع البوق في ظروف من المخاطرة الشخصية وبناء على طلب من أحد كبار الحاخامات البولنديين والذي كان هو الآخر نزيل المعسكر. وفي يوم العيد أدى النزلاء اليهود من خلال البوق أحد أهم الشعائر الدينية المتعلقة برأس السنة اليهودية.
Yad Vashem Artifacts Collection. Gift of Moshe (Winterter) Ben Dov, Bnei Braq, Israel
جميع الحقوق محفوظة © 2017 ياد فاشيم


امانت بروس ووب، سیدکاپ، کنت، انگلستان (پسر آن سرباز انگلیسی)
کلکسیون ید و شم

ساختار زیر مجموعه اردوگاه های تمرکز بر اساس الگویی بود که در اردوگاه داخائو در آلمان طراحی شده بود. در راس تیم آلمانی، "لاگرکوماندنت" (فرمانده اردوگاه) بود و تیمش اکثرا از افسران پایین رتبه تشکیل شده بود. یکی از این افسران پس از گذراندن دوره ویژه، به عنوان فرمانده اردوگاه زندانیان خدمت میکرد. انواع ناظران و سرپرستان (مردان و زنان) تابع قرارگاه بودند.
در موازات این زیر مجموعه، سیستمی متشکل از خود زندانیان فعالیت میکرد. زندانیان گماشته شده نخبگان زورمند اردوگاه ها محسوب میشدند و نزد افراد تحت فرمان خود احساساتی دوگانه برمی انگیختند.
اکثر گماشتگان یهودی سعی میکردند با برادران خود به خوبی رفتار کنند، اما نمیتوان رفتار اختلاف برانگیز دیگران – از جمله بعضی از ماموران "کاپو" را نادیده گرفت.
عمل "آپل"، سرشماری که صبح زود و شامگاه پس از بازگشت از کار صورت میگرفت، برای زندانیان یکی از سخت ترین تجربه ها بود. آنها مجبور بودند در زمین رژه به صورت خبردار، بدون کوچک ترین حرکت در سرما، باران و برف بایستند. گاهی این سرشماری ساعت ها به درازا میکشید. زندگی روزمره در اردوگاه شامل مقررات و دستورهای بسیاری بود که اغلب معمولی و بعضی از آنها غیر منتظره بودند. زندانیان تمام نیروی خود را برای رویارویی با امور روزمره بسیج میکردند: برخاستن در ساعات زود صبح، مرتب کردن کاه تختخواب، سرشماری، راهپیمایی به محل کار، بیگاری، صبر کردن برای غذای ناچیز روزانه که معمولا شامل سوپی آبکی از سبزی های گندیده بود همراه با نصف نان که کفاف تغذیه یک انسان را هم نمیداد. در پایان روزی طاقت فرسا و طولانی، آنها به اردوگاه برمیگشتند، دوباره در صف شمارش می ایستادند، و این کار هر روز تکرار میشد.
با این وجود، هدف آلمانها مبنی بر از بین بردن روحیه یهودیان با شکست مواجه شد. با وجود خطرها، فعالیت فرهنگی و مذهبی گسترده ای در گتوها، اردوگاه های کار و حتی اردوگاه های تمرکز صورت میگرفت. در آثاری که به جا مانده، زندگی و رنج یهودیان و تلاشی که برای حفظ هویت انسانی و یهودی خود میکردند دیده میشود. این آثار سندی اصیل و جاودانه و بیانگر عظمت روحیه آدمی است .
نوشتن خاطرات روی کاغذ پاره ها، طراحی و نقاشی زندگی در اردوگاه، ساختن جواهر از سیمهای مسی یا نوشتن کتاب "هگادا" برای عید فطیر یهودیان و برگزاری نیایش در شب سال نو یهودی، بیانگر قدرت روحی عظیم مردم خسته و گرسنه است که اصرار داشتند کاری هنری و اثری را در پایان روزی طاقت فرسا داشته باشند. در زندگی روزمره اردوگاه های تمرکز و کار، زندانیان از خود شهامت و تدبیر نشان دادند، چرا که مبارزه آنان نه تنها برای زنده ماندن بلکه برای حفظ هویت انسانی، ارزشهای اخلاقی پایه، دوستی و همبستگی بود.